-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 تیر 1389 06:32
آ ری انتظار به پایان رسید و دومین فرزند علی و فاطمه ( علیهما السلام )، نور چشم پیامبر به دنیا آمد ، ملائک را ببین که با آب کوثر شستشویش می دهند . آنطرف را بنگر حوران رضوان ، حریر بهشتی آورده اند تا فرزند فاطمه را با آن بپوشانند. به راستی کدام دل است که از لبخند چشمان نازنین و نگاه عرشی آن نوزاد ، به تلاطم در نیاید ؟!...
-
یاران ! شتاب کنید
چهارشنبه 9 تیر 1389 06:32
یاران ! شتاب کنید که زمین نه جای ماندن ، که گذرگاه است ... گذر از نفس به سوی رضوان حق . هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه ، رحل اقامت بیفکند ؟... و مرگ نیز در اینجا همان همه با تو نزدیک است که در کربلا ، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر ؟ که اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او را از مرگ معاف دارد ، حسین که از من و تو شایسته...
-
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین ))
چهارشنبه 9 تیر 1389 05:53
ترجمه این ذکر شریف : (( یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین )) (( ای برطرف کننده غم و اندوه از روی حسین بحق برادرت حسین ، اندوه و مشکل من را برطرف کن ))
-
کشتی نساز
شنبه 5 تیر 1389 22:42
کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد شاید به شعر تلخم خرده بگیری اما جایی که سفره خالیست ایمان نخواهد آمد رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد
-
تبریک
جمعه 4 تیر 1389 06:57
ولادت مولی المولی امیر المومنین علی علیه السلام بر تمامی شیعیان جهان مبارک روز پدر رو هم تبریک میگویم
-
اللهم اغفر لی
جمعه 4 تیر 1389 06:37
امیر المومنین علی علیه اسلام دردعای کمیل چنین می فرماید -ومن چه بگویم که هیچم اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم خدایا ببخش آن گناهانى را که پرده عصمتم را مىدرد اللــــهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من کیفر عذاب نازل مىکند اللــــهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم خدایا ببخش آن...
-
ما فراموش کاری
سهشنبه 1 تیر 1389 05:48
انسان به گمشده ای می ماند که در بیابان برهوت « غفلت » آن هم در تاریکی هولناک شب ظلمانی « دوری از خدا » ـ که هیچ ستاره ای در آن نمی درخشد ـ گام برمی دارد و همچون جوجه ای یک روزه از سرمای « رها کردن معنویات » به خود می لرزد. آدمی آن قدر در این وانفسا خود را فراموش کرده که حتی درد خارها و تیغ هایی که در پای روحش خلیده...
-
سکوت را اگر نمی توان زمزمه کرد؛
شنبه 29 خرداد 1389 06:14
سکوت را اگر نمی توان زمزمه کرد؛ اشک را اگر نمی توان به زبان آورد؛ بغض را اگر نمی توان فریاد زد؛ می توان زمزمه نکرد و نوشت، به زبان نیاورد و نوشت، فریاد نزد و نوشت! قلم را که به دست می گیری، دنیایت دنیای دیگری می شود. قلم را که به دست می گیری، تنهایی ات را ـ بی داشتن هم صحبتی ـ با همه قسمت می کنی. قلم را که به دست می...
-
حدیث عشق و انتظار
جمعه 28 خرداد 1389 05:54
شکوفه یادت بوی عشق می دهد و شمیم نامت بر دل و جان، حیات می دمد. هرگاه از شبستان دلم عطر یاد روح فزایت بر می خیزد، سبو سبو شراب محبت به کامم می ریزد. و چون ابر عنایتت بر کویر وجودم می بارد، بهار بهار غنچه عشق و امید می کارد. ای همه هستی ام! فرزانگان اهل معرفت، و ارجمندان کوی ولایت، برایمان گفته اند که تو مظهر تام و...
-
پنجره ی نگاهم
چهارشنبه 26 خرداد 1389 06:29
از پنجره ی نگاهم، کوچه ی انتظار را مینگرم که جای تو در لحظه های آن خالیست، اینک این منم که دعای آمدنت را میخوانم و تویی که نمی آیی... کی این دعای من به استجابت میرسد؟ پس کی می آیی؟ ... به چشمانم سرمه ی امید میکشم و هر روز کوچه را آب میزنم ... میدانم که خواهی آمد ... پنجره ی امیدم همیشه باز است و من در قاب پنجره...