شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

حضرت موسی


حضرت موسى (ع) در مناجات خود در کوه طــــور عرض کرد:
یا اله العالمین (اى معبود جهانیان ):
جواب شـــنید: لبیک (یعنى نداى تورا پذیرفتم )

سپـــس عرض کرد:
یا اله المحســــنین (اى خداى نیکوکاران )

همان جواب را شنید

سپس عرض کرد:
یا اله المطیعین : (اى خداى اطاعت کنندگان )

باز همان پاســـخ را شنید

سپس عرض کرد: یا اله العاصین (اى خداى گنهکاران )
سه بار در پاسخ شنید: لبیک ، لبیک لبیک

موسى (ع) عرض کرد:
خدایا چرا، در دفعه چهارم ، سه بار پاسخم دادى ؟!
خداوند به او خطاب کرد:
عـــارفان به معرفــت خود،
و نیکوکاران و اطاعت کنندگان به نیکى و

اطاعت خود، اعتــماد دارند!

ولى گنهــکاران جز به فضــل من ، پناهـــى ندارند،
اگر از درگاه من ناامـید گردند، به درگاه چه

کســى پناهــنده شوند؟!...


اسلام


بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد

یکی به مغزم که به اسلام می‌اندیشد و

دیگر بر قلبم که برای اسلام می‌تپد.

شهید محمد تقی پکوک


سردار شهید محمدابراهیم همت



زمستون بود و نزدیک عملیات خیبر.

شب که اومد خونه ، اول به چشماش نگاه کردم ،

سرخ سرخ بود. داد میزد که چند شبه خواب به

این چشمها نیومده. بلند شدم سفره رو بیارم ،

نذاشت. گفت: امشب نوبت منه ،

امشب باید از خجالتت در بیام. گفتم :

تو بعد این همه وقت خسته و کوفته اومدی ...

نذاشت حرفم تموم بشه ،

بلند شد و غذارو آورد. بعدش غذای مهدی رو

با حوصله بهش دادو سفره رو جمع کرد.

آخرش هم چایی ریخت و گفت : بفرما.

شهید حاج محمد ابراهیم همت

منبع : به مجنون گفتم زنده بمان ص 52

سیگاریها بخوانند


آقا رضا روزانه چقدر پول این سیگار را می دهید؟

خدمت آقای خودم که 10 تومان. می دانی چقدر خانواده های

فقیر هستندکه محتاج همین 10 تومان هستند؟ منتظر

جواب نماند که جوابی نمانده بود.شرم کن و سیگار نخر

و پولش رو جای دیگری خرج کن. شرم کردو سیگار نخرید ...

این را خودش می گفت،حرف رجایی برایش دنیایی می ارزید.

شهید محمد علی رجایی

منبع : کتاب « خدا که هست » نوشته مجید تولایی


سلام وخیلی خوش آمدید

اوردن غذای بچه ها

 


از او اصرار و از ما انکار، دست بردار نبود. هرچی می گفتیم

یک چیز دیگری جواب می داد. هیچ جوری راضی نمی شد.

کمربندش که دو دور راحت دور کمرش پیچیده بود، پوتین هایش که

بندهای آن را مثل شال گردن دور ساق پاش بسته بود و بلوزی که

جیب هایش توی شلوارش رفته بود و سرشانه هاش افتاده بود روی آرنج،

وضع خنده داری را به وجود آورده بود با این حال حریف زبانش نمی شدیم

و گفتم: خب حالا که اصرار داری باشد و فرستادیمش با راننده دنبال

غذا که دیدم نرفته برگشت. به اخویمان که با ماشین رفته بود گفتم

چی شد؟ لبخندزنان گفت: از خودش بپرس گفتم چی شد،

پسر شجاع؟ همان طور که سرش پایین بود گفت: ندادند بیارم.

گفتند، مورچه چیه که فانوسقه ببنده! بچه ها از خنده غش کرده بودند.

بعد گفت: یعنی چی؟ گفتم: یعنی اینکه شما نمیتوانید

غذای بچه ها را بیاورید. 

منبع : منبع : بر گرفته از ماهنامه فرهنگ ایثار


کاروان‌های راهیان ‌نور

رهبر معظم انقلاب در جمع

کاروان‌های راهیان ‌نور:

هیچ ملتی با تنبلی و تن‌آسایی

به مقام شایسته نمی‌رسد.

دفاع مقدس داستان ایستادگی ملت در

برابر خباثت‌های استکبار بود.93/1/6


رخ ننماید

تاکسی رخ ننماید نبرد دل زکسی
دلبر ما دل زما برد و به ما رخ ننمود...
یااباصالح المهدی ادرکنی


نگذاشت تالار بگیریم

نگذاشت تالار بگیریم،ما هم تمام مجالس را

در منزل گرفتیم. خانمها دور تا دور نشسته بودند

و طبق رسم داماد باید می آمد کنار عروس می نشست

تا هدایای خانواده ها تقدیمشان شود. گفتم:مادرجان!

عروسی است همه منتظر هستند چرا نمی آیی؟اگر نیایی فکر

میکنند عیبی ایرادی داری!! گفت:

نه هر فکری میخواهند

بکنند از نظر اسلام درست نیست جایی بروم که

این همه خانم آنجا جمع هستند. کنترل نگاه ها در

این شرایط سخت است سخت!!!

شهید حسن آقاسی زاده شعرباف

منبع : شهاب،ص67


قافله شهدا

شــهــــدا را یـــادمــان رفتــــه !!
یادمان هست که اهل دعــــــا بودند ،
 اهل ادعـــــــا نبودند . . .
نیـــــــایــــش داشتند ، نمــــــایـــش نداشتند . . .
حیــــــا داشتند ، ریــــــا نداشتند . . .
رســــــم داشتند ، اســـــــم نداشتند . . .
دنبال درد بودند ، دنبال مــــــزد نبودند . . .

هفته دفاع مقدس هفته آنهاست
برای شادی روح بلندشان صلوات
 

من شهید شده ام



سال 1363 در عملیات والفجر 4 شرکت کردیم، در منطقه مریوان-

پنجوین. موقع رفتن چشممان افتاد به یک بسیجی مجروح داخل کانال.

البته زخمش چندان عمیق نبود. از دست ما هم در آن موقعیت کاری برنمی آ مد.

وقت برگشتن از عملیات او را از کانال بیرون آوردیم و با خودمان بردیم.

پسر شیرین زبانی بود و می گفت: من شهید شده ام؛

ولی نمی خواهم خانواده ا م بفهمند، چون تک فرزند هستم بی طاقت می شوند. 

منبع : منبع : بر گرفته از ماهنامه فرهنگ ایثار



حدیث

●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●
اللًّهُـ‗_‗ـمَ صَّـ‗_‗ـلِ عَـ‗_‗ـلَى مُحَمَّـ‗_‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗_‗ـَد و عَجِّـ‗_‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗_‗ـم ●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●

جواد الائمه ، امام محمد تقی علیه السلام فرمودند:

اِیاک و مصاحبة الشریر ، فاِنه کالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح اَثره

از همراهی و رفاقت با آدم شرور بپرهیز ،

زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.

(مسندالامام الجواد،ص243)

●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●
اللًّهُـ‗_‗ـمَ صَّـ‗_‗ـلِ عَـ‗_‗ـلَى مُحَمَّـ‗_‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗_‗ـَد و عَجِّـ‗_‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗_‗ـم ●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●


درجه درجه



یادت هست قلّاب می گرفتم

از دیوار باغ بالا بروی
تا ته باغ را نگاه کنی ؟
حالا من
درجه
درجه
به شانه ام افزوده ام
و تو
پلّه
پلّه
از آسمان بالا رفته ای ...
صدرالدّین انصاری زاده


بنویس شهید




بنویس شهید و بعد برو سر سطر

همانجا که نخل هایش بدون سر
نماز می گزارند و بیدهای
مجنونش به سمت شرجی افق
در اهتزازند
از این سطر به آن سطر
از این خط به آن خط
از این خاکریز به آن خاکریز
حالا دیگر این همه شهید را
کلمه ها تشییع می کنند
اصلاً این خط آخر ندارد
بدون معطلی به جای نقطه
اشک هایت را بگذار و برو...


شهادت امام جواد


امام جوادعلیه السلام:   الثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعَالَى ثَمَنٌ لِکُلِ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَى کُلِّ عَال . بحارالانوار ،ج75،ص363
 اعتماد به خداوند بهای هرچیز گرانبها و نردبان هر امر بلند مرتبه ای است.


●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●
اللًّهُـ‗_‗ـمَ صَّـ‗_‗ـلِ عَـ‗_‗ـلَى مُحَمَّـ‗_‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗_‗ـَد و عَجِّـ‗_‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗_‗ـم ●●●▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬●●●

سقوط یک فرشته




دیالوگ زیبای سقوط یک فرشته 

اسمِ اینجا رُو گذاشتَم ~ "سُقوط فرشته"...

مَنم میخوام بپَرَم ~

باید چادُرِت رو دَر بیاری با چادُر کِه نِمیشهِ بپَری...

این~ قانون سقوطه!...

 



شهیدعلیرضا خاکپور


شهید علیرضا خاکپور در دفترچه یادداشتش نوشته بود:
منطقه ای چند بار بین ما و عراقی ها تو شلمچه دست
به دست شد..نشسته بودم جلوی سنگر که گنجشکی آمد
چند متری ام روی تل خاکی نشست...بر وبر نگاهم میکرد..
به یکی از بچه ها که پیشم نشسته بود؛گفتم این
 گنجشک گرسنه هست...
بلند شدم چند تکه نان خشک رو بردم
 یک متری اش ریختم.نخورد.
 
ادامه مطلب ...

دانلود اهنگ بی سیم چی حامد زمانی


دانلود آهنگ بیسیم چی اثر حامد زمانی

بگوشم از خط چه خبر بیسیم چی

بگو رسیدیم به کجای معبر

عمار عمار، صدام رو داری

یاسر یاسر، منم برادر

صدا ضعیفه یه کمی بلند تر

ما زیر آتیشیم. شما کجایید؟

مگه نگفتید اگه ما نباشیم

مراقب کوچه خیابونایید


نماز


شهید زین الدین اهمیت بسیار زیادی
برای نماز شب قائل بود و در یکی از
 سخنرانیهایش در مقر انرژی اتمی اهواز می گفت:

«بچه ها! من نیمه شبها می آیم از
نزدیک نگاه می کنم، می بینم نماز شب خوانها
بسیار اندکند!»

هم قد گلوله توپ بود


هم قد گلوله توپ بود
گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟
گفت: با التماس!
گفتم: چه چوری گلوله رو بلند می کنی میاری؟
گفت: با التماس!
به شوخی گفتم: میدونی چه جوری آدم شهید میشه؟
لبخندی زد و گفت: با التماس!
تکه های بدنش رو که جمع می کردم

فهمیدم چقدر التماس کرده!



سلام وخیلی خوش آمدید

نماز اول وقت


درآن شرایط سخت در کمترین

جا نمازی خوانده می شد به بلندای

مناره های  عشق وحال چه شده است

وچه بر سرمان امده است که

نماز خواندنمان نیز تعطیل شده است

ونمازخواندن زیاد برایمان مهم نیست

وبدانیم که اولین چیزی که

در قیامت از

من وشما سوال میشود نمازی است

که یا نخواندیم ویاسبک شمردیم

وگاهی حتی سخن خداراکه درقران

امده است به سخره می گیریم

ونماز نمیخواینم ومیگوییم

خدارا قبول داریم.خدایی که خود امربه

نماز کرده ایا از ماها قبول

میکند این حرفها را واین نوع استدلال را

(وَ الَّذِینَ یُؤمِنُونَ بِالأَخِرَةِ یُؤمِنُونَ بِهِ وَ هُم عَلَى صَلاَتِهِم یُحفِظُونَ);[2]

آنان که به آخرت ایمان دارند، به آن ]کتاب قرآن[ ایمان مى آورند و

مراقب نمازهاى خویش هستند. در این آیه، از میان تمام دستورهاى

دینى، فقط به نماز اشاره شده است و نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط

با اوست; به همین دلیل، از همه عبادت ها برتر و بالاتر است.[3]


درد دارد

{دَرد} دآرد !!!!!

زنـבگـے دَر عَصــــرے کـﮧ شُعآرِ مـَردُمآنـش
"مآ اَهلِ کوفـﮧ نیستیمــ بآشَـد"

امآ

طلحـﮧ و زُبیـــــــرهآ בر وسط
میدآن عربَـده کشــے کنند و

{علـے} هَمُچنآن تنهآ بمآنـَد

بـی سر و سامان تـوام یــا حسیــن. . .


بـی سر و سامان تـوام یــا حسیــن. . .
♥•٠·
روز تاسوعا، منطقه شرهانی؛ پنج شهید گمنام.
یکی بی سر بود ، دیدن نامش بیشتر شبیه معجزه بود!!!
نوشته پارچه ای در جیبش که با
دیدنش اشک امانمان را برید.
" حسین پرزه اعزامی از اصفهان..