با جعبه شیرینى آمده بود کارگاه. دورش زرورق پیچیده بود. گفتم
«مبارکه!» گفت «حالا دیگه...» رفتم شیرینى بردارم،
دیدم پُرِ نارنجک است. شهید محمد بروجردی