شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

علی ز همسفر نیمه راه می گوید

علی ز همسفر نیمه راه می گوید ****علی شکایت ما را به چاه می گوید:

"بیا دلا که ز مردم به خود پناه بریم ****ز دست مردم نااهل سر به چاه بریم"

چه در طبیعت ما مردمان فراهم بود *****که ما شفیق نبودیم و چاه محرم بود؟

رها شدیم و گرفتار زرق و برق شدیم *****میان برکه مال و منال غرق شدیم

به ما که مرد خداییم کفر چیره تر است *****قلوب خلق ز"لیل المبیت" تیره تر است

حکیم واصل حق گفته است:"این که منم *****حجاب چهره جان می شود غبار تنم"

میان حق و علی خاک هم حجاب نشد *****یکی ز مردم خاکی "ابو تراب" نشد

در این میانه یکی پاک و رستگار نماند *****به چیز پلیدی مشتی گناهکار نماند

مکن شفاعت انان که رستگارانند *****که مستحق کرامت گناهکارانند

بیا به خانه ی دل ما نزول کن اقا *****بیا و خواهش ما را قبول کن اقا

به سر براهی ما احتیاجی ایا هست؟ *****سیاهی دل ما را علاجی ایا هست؟

نشانی ختم الله مان مجازی نیست *****به نقش مهر جبین هایمان نیازی نیست

خدا گواست که من بوی یار می شنوم *****صدای صیقل بر ذوالفقار می شنوم

میان باطل و حق چند استخاره کند؟ *****مگر که فکر مرا ذوالفقار چاره کند...

میان سینه ما خلق بی وفا .افسوس *****برای حضرت مولا نمانده جا .افسوس

"علی علی" است به لبهایمان ولی پیداست *****هنوز در شب دل هایمان علی تنهاست....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد